جهان آرا بیگم
جَهانْآرا بِیْگُم (صفر 1023- رمضان 1092 / مارس 1614-سپتامبر 1681م)، ملقب به «بیگم صاحب» یا «صاحبه» و «پادشاه بیگم»، فرزند ارشد شاهجهان (سل 1037- 1068ق / 1628- 1658م) و ممتاز محل (د 1040ق / 1631م).
او دختر محبوب شاه جهان بود (نک : لاهوری، 1 / 94؛ خافیخان، 1 / 598- 599) و به همین سبب وقتی ممتاز محل درگذشت، شاهجهان نیمی از ثروت او را به جهانآرا داد و نیم باقیمانده را میان شاهزادگان دیگر تقسیم کرد (همو، 1 / 460). جهان آرا پس از ممتاز محل، بانوی اول دربار شد تا جایی که مورخان از او با عنوان ملکه یاد کردهاند (نک : لاهوری، همانجا؛ کنبو، 3 / 49؛ قابلخان، 2 / 965). شاهجهان بهجز رسیدگی به امور دربار، دیگر وظایف دولتی را که بر عهدۀ ممتاز محل بود، به جهان آرا تفویض کرد و مهر سلطنتی را نیز بدو سپرد (لاهوری، 1 / 406، 454؛ کنبو، 1 / 376، 384).
جهان آرا در جریان مخالفت و شورش اورنگ زیب (ه م) کوشید تا او را به صلح و اطاعت از شاهجهان وادار کند، اما موفق نشد (نک : عاقلخان، 46- 49، 80-81؛ خافیخان، 2 / 31). هنگامی که اورنگ زیب در 1068ق / 1658م به قهر و ستیز، تخت فرمانروایی را تصاحب و شاهجهان را حبس کرد و برادر خویش داراشکوه را کشت (جهانآرا، 19؛ بختاورخان، 1 / 167؛ شاهنوازخان، 1 / 801؛ طباطبایی، 1 / 326)، دوران سختی و محنت جهانآرا آغاز شد. او در تمام مدت اسارت شاهجهان در قلعۀ آگره، همدم وفادار او بود (سرکار، 233؛ اسمیث، 398)، و همواره سعی کرد تا خشم شاهجهان، نسبت به اورنگ زیب را تخفیف دهد (رضوی، II / 481).
جهانآرا نزد ستی النساء خواهر طالب آملی ــ که بانویی اهل علم بود ــ آموزش دید (لاهوری، 2 / 629؛ صباحالدین، 447-448). او در علم قرائت و تجوید مهارت یافت؛ دوستدار ادب و مشوّق شعرا، و متمایل به تصوف بود و گاه خود نیز شعر میسرود (نک : جهانآرا، 31-33؛ سرخوش، 41؛ اصلح، 243؛ صباحالدین، همانجا؛ نیز نک : گلچین معانی، 1 / 742: که برخی از اشعار منتسب بدو را بعید دانسته است).
جهانآرا از 20 سالگی به سلسلۀ چشتیه ارادت داشت، اما تا 7 سال پس از آن نیز پیری برای خود نیافت (جهان آرا، 23). وی در 1049ق / 1639م همراه شاهجهان به کشمیر رفت و در آنجا مـلاشاه بـدخشـی (د 1072ق / 1662م) ــ پیـر قـادریـه ــ پس از درخواستهای مکرر جهانآرا و به واسطۀ داراشکوه که او نیز از مریدان ملاشاه بود، وی را به جرگۀ مریدان خود پذیرفت (همو، 19، 23، 24، 27، 31؛ رضوی، II / 122-123). داراشکوه دو نامۀ ملاشاه بدخشی را که برای جهان آرا فرستاده بود، در سکینة الاولیاء خود آورده است (نک : ص 186-190).
به گفتۀ جهان آرا، او اولین زن از خاندان تیموری بود که به تصوف گرایید (ص 27- 28). این گرایش، موجب ترویج سلسلۀ قادریه شد و ملاشاه از این گرایشها برای توسعۀ سلسله و بنای خانقاهها استفاده کرد (بختاورخان، 2 / 410؛ اشر، 216؛ کخ، 96-97). آموزش تصوف در شاه جهان آباد (دهلی) نیز مدیون حمایت جهان آرا بود (اشر، 272).
جهان آرا نیز چون شاهجهان به معماری و آبادی شهرها خاصه در آگره، شاهجهان آباد، کشمیر، لاهور و اجیبال علاقه داشـت و در ایـن راه تـلاش بسیـار کـرد (نک : همو، 216-217). مسجد جامع آگره از برجستهترین آثار معماری است که به دستور وی در فاصلۀ سالهای 1053- 1058ق / 1643- 1648م ساخته شده است (کنبو، 2 / 193؛ اشر، 190, 201, 215؛ کخ، 114، 118- 119). مجموعۀ جهان آرا در چاندی چوک در شاهجهان آباد شامل سرا، حمام و باغ صاحبآباد (برگرفته از نام خود او) است؛ باغ جهان آرا (زهرا باغ) از زیباترین و باشکوهترین باغهای آگره، و اقامتگاهی برای تهیدستان در قلعۀ اکبر در سرینگر از دیگر بناهایی است که توسط جهان آرا ساخته و مرمت شده است (لاهوری، 2 / 99؛ اشر، 215-216؛ کخ، 117؛ برای بناهای دیگر، نک : اشر، 215-217؛ سیداحمد، 1 / 299، 300).
جهانآرا هیچگاه ازدواج نکرد و چون درگذشت، پیکرش را در مقبرۀ سادهای که به دستور خود او در 1092ق / 1681م در جوار مقبرۀ نظامالدین اولیا در دهلی ساخته شده بود، به خاک سپردند. یک بیت فارسی از وی که نشان از علاقۀ او به صوفیان چشتیه دارد، سنگ قبرش را مزین ساخته است (همو، 1 / 351؛ رضوی، II / 481؛ اشر، 215).
آثـار
1. مونس الارواح، که عنوان آن برگرفته از انیس الارواح اثر خواجه معینالدین چشتی (د 633 ق / 1236م) است (منزوی، 11 / 898)، زندگینامۀ وی و مریدان او ست که جهانآرا مطالب آن را از کتب و رسائل معتبر، بهویژه سفینة الاولیاء داراشکوه، گرد آورده، و تألیف آن در رمضان 1049 به انجام رسیده است (صباحالدین، 448؛ ایوانف، 78؛ رضوی، I / 13, II / 480-481). از این اثر نسخ متعددی در کتابخانههای مختلف موجود است (ریو، I / 357؛ فهرست ... ، 1 / 377؛ نیز نک : منزوی، 11 / 898-900؛ استوری، I(2) / 1001). گویا این اثر بارها به فارسی و با ترجمۀ هندی در هند چاپ سنگی شده است (ایوانف، همانجا)، ترجمۀ آن نیز چندین بار از جمله در 1315ق / 1897م در لکهنو به چاپ رسیده است (نک : راهی، 226).
2. صاحبیه، زندگینامۀ ملاشاه بدخشی است که پس از پیوستن جهان آرا به سلسلۀ قادریه (1050ق)، در 1051ق / 1641م به رشتۀ تحریر درآمد. متن فارسی و ترجمۀ اردو و انگلیسی این رساله به کوشش سردار علی احمدخان در لاهور (1993م) به چاپ رسیده است.
3. دیوان اشعار، که دو نسخۀ خطی آن در کتابخانۀ موزۀ بریتانیا موجود است (راشدی، 243). همچنین ظهورالدین احمد مجموعهای از اشعار او را در مجلۀ تحقیق (لاهور، 2000م، شم 65) به چاپ رسانده است.
4. مجموعۀ نامههای جهانآرا با عنوان «مکتوبات بیگم صاحبه»، که در ضمن نسخۀ عالمگیری (یا مجموعۀ خرد، مجموعۀ نامههای اورنگ زیب) آمده، و نسخههایی از آن در دسـت است (نـوشاهی، 421-422؛ برای نسخههای دیگر آن، نک : منزوی، 5 / 232-233).
تألیف یک سیاحتنامه، و یک مثنوی را نیز به جهانآرا نسبت دادهاندکه در صحت انتساب آن تردید است (صباحالدین، 451، حاشیه).
مآخذ
اصلح کشمیری، محمد، تذکرۀ شعرای کشمیر، به کوشش حسامالدین راشدی، کراچی، 1346ش؛ بختاورخان، محمد، مرآة العالم : تاریخ اورنگ زیب، به کوشش ساجده س. علوی، لاهور، 1979م؛ جهانآرا بیگم، صاحبیه، به کوشش سردار علی احمدخان، لاهور، 1993م؛ خوافیخان، محمدهاشم، منتخب اللباب، به کوشش کبیرالدین احمد و غلام قادر، کلکته، 1869-1874م؛ داراشکوه، محمد، سکینة الاولیاء، به کوشش تاراچند و محمدرضا جلالینائینی، تهران، 1344ش؛ راشدی، حسامالدین، تعلیقات بر تذکرۀ شعرای کشمیر (نک : هم ، اصلح کشمیری)؛ راهی، اختر، ترجمههای متون فارسی به زبانهای پاکستانی، اسلامآباد، 1365ش / 1986م؛ سرخوش، محمدافضل، کلمات الشعرا، به کوشش صادق علی دلاوری، لاهور، 1942م؛ سید احمد خان، آثار الصنادید، به کوشش خلیق انجم، دهلینو، 1992م؛ شاهنوازخان، مآثر الامرا، به کوشش عبدالرحیم، کلکته، 1888م؛ صباحالدین عبدالرحمان، بزم تیموریه، به کوشش مسعود علی صاحب ندوی، چهپی، 1367ق / 1948م؛ طباطبایی، غلامحسین، سیر المتأخرین، لکهنو، چ سنگی، 1314ق؛ عاقلخان رازی، واقعات عالمگیری، به کوشش خان بهادر مولوی حاجی ظفرحسن، دهلی، 1945م؛ فهرست مشروح بعض کتب نفیسۀ قلمیۀ مخزونۀ کتبخانۀ آصفیه، به کوشش تصدق حسین موسوی لکهنوی، حیدرآباد دکن، 1357ق؛ قابلخان، ابوالفتح، آداب عالمگیری، گردآوری صادق مطلبی انبالوی، به کوشش عبدالغفور چودهری، لاهور، 1971م؛ کخ، ابا، معماری هند در دورۀ گورکانیان، ترجمۀ حسین سلطانزاده، تهران، 1373ش؛ کنبو، محمدصالح، عمل صالح (شاهجهاننامه)، به کوشش غلام یزدانی و وحید قریشی، لاهور، 1967م؛ گلچینمعانی، احمد، کاروان هند، مشهد، 1369ش؛ لاهوری، عبدالحمید، پادشاهنامه، به کوشش کبیرالدین احمد و عبدالرحیم، کلکته، 1867- 1868م؛ منزوی، خطی مشترک؛ نوشاهی، عارف، فهرست نسخههای خطی فارسی موزۀ ملی پاکستان کراچی، اسلامآباد، 1362ش / 1983م؛ نیز:
Asher, C. B., The New Cambridge History of India, Cambridge, 1992, vol. I(4); Ivanow, W., Concise Descriptive Catalogue of the Persian Manuscripts in the Collection of the Asiatic Society of Bengal, Calcutta, 1926; Rieu, Ch., Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, Oxford, 1879; Rizvi, A. A., A History of Sufism in India, New Delhi, 1997-2002; Sarkar, J., «Aurangzīb (1658-1681)», The Cambridge History of India, Cambridge, 1937, vol. IV; Smith, A., The Oxford History of India, Oxford, 1958; Storey, C.A., Persian Literature, London, 1972.